سفارش تبلیغ
صبا ویژن

87/5/12
12:25 صبح

امید

بدست صعصعه در دسته

 من زنده بودم اما انگار مرده بودم از بس که روزها را با شب شمرده بودم یک عمر دور و تنها تنها بجرم این که او سرسپرده می خواست ‚ من دل سپرده بودم